دختر آزاد رویاهای من،زیبای دوست داشتنی
سلام
زمانٍ دل دلتنگ توست با اینکه نمیدانی و نخواهی فهمید
سنگ فرش های ولیعصر تا ونک منتظر قدم هایمان هستند با اینکه هیچ وقت انتظارشان به سر نخواهد رسید
قطره های باران به دنبال بهانه ای برای عشق بازی با دو عاشق دلبسته ی هم هستند ولی نمیدانند قرار نیست بهانه دستشان بدهیم
سرمای زمستان خودش را آماده خواهد کرد که دلیلی برای در آغوش کشیدن دو دوستدار هم باشد اما چقدر سرد می شود وقتی بفهمد آن دو نفر ما نیستیم
راستش را بخواهی چند برابر تاریخ دانشگاه پرآشوبمان عشاق بهم نرسیده وجود دارد اسم ما هم در سیاه چاله‌ی عمیق آنجا ثبت خواهد شد
محبوب من
دخترها در ابتدا پسری را دوست خواهند داشت که عاشقش باشد، عشق را به دوای همه ی مشکلات میدانند اما دیری نمیگذرد میفهمند امنیت و آرامش بیشتر از هر چیزی می ارزد آگاه باش که عاشق پسری بشوی که با همه ی اقتدارش تو را عاشقانه دوست بدارد
معشوقه ی من
جمله ی "مردها هر چقدر بزرگ بشوند پسر بچه هستند" دروغ است حتی دروغ تر از جمله ی "مرد که گریه نمیکنه" بدان و آگاه باش پسرها در همان ابتدا به دنیا می آیند که شانه هایشان مرد بودن را تاب بیاورد، اگر دیدی کسی می گوید تو را دوست دارد بسنجد که چقدر مرد است و چقدر برای ت میجنگد
یادگار روزهای سخت شیرین من
آفتاب در بلندای تاریخش تاب دیدن جدایی ها و بهم نرسیدن را بدست آورده اما ابرها همچنان به سوز نرسیدن ها میگریند، رعدها فریاد میزنند اینجا کسی بی دل شده است و برق ها، برق چشمان دل بستگی ها را نشان میدهند
شاید مزه تلخ دوست داشتن و نرسیدن را چشیده باشی اما بیا سعی کنیم هر کداممان ادامه با زندگی شیرین برخورد کنیم تو دست در دست عاشقی دیگر من دست در دست معشوقی دیگر
شاید بعدها زمانی که در کند و کاو به دست آ.ردن رمز پیج و تاب موهای پریشان همسرم یا دخترم و مست بوی زلف او بودم یاد این روزها بیافتم و حتی اسمت را هم یادم نیاید
شاید بعدها که پسرت را بدرقه میکنی تا به دانشگاه بیاید و اتفاقی از استادی نام ببرد که من باشم، حتی یادت نیافتد ما روزگاری با هم بودیم
شاید بعدها در شلوغی شب پاییزی باریانی ولیعصر پشت چراغ قرمز هم دیگر را دیدیم ولی نشناختیم
شاید نفهمی که یا هم بودنمان بهم نرسیده تمام شد تمامیت مطلق

#زیتون
پ.ن:تا اطلاع ثانوی احتمال کامنت جواب داده نمی شود

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها