از این عصر خسته‌ام.

برگردیم به هزاره‌های دور.

من با پوست خرسی.

که زمستان‌هایمان را خوابیده.

برای تو بالاپوشی بدوزم.

و تو با شاخ گوزن پیری که شکار کرده‌ای.

عکسم راروی دیواره‌ی غارمان بکش!

مرا به هزاره‌هایی ببر .

که غروب‌ها.

با شکاری تازه به خانه می‌آمدی.

و قلب من تنها آتشی بود.

که کشف کرده بودی!

#رویا_شاه_حسین_زاده

این متن دخترونه هست و من پسر هستم!


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها